بدون شک یکی از سیاهترین برگه های حکومت دستاربندان اسلامی بر میهن عزیزمان ، قتل و عام خونین زندانیان سیاسی و دگراندیشان در تابستان ۶۷ بود . تابستان شومی که فقط در مرداد و شهریورش به روایت اسناد متقن و تاریخی قریب به ۵۰۰۰ زندانی در زندانهای منحوس خمینی به زیر خاک فرستاده شدند . درست در همان روزگار که جامعه جهانی و محافل بین المللی از این جنایت خوبین عليه بشریت در شوک و گیجی مفرط بسر میبرد ، اما امام امت ، خمینی جنایتکار بیکار نبود . او به همراه معشوقه عرفانی خود ( فاطى ) مشغول سرودن اشعار عاشقانه ی زنجیره ای بود که از مدتها پیش ادامه داشت . کسانی که حداقل یکبار دیوان اشعار خمینی را خوانده اند ، بدون شک دریافته اند که مخاطب بسیاری از اشعار او خانومی است بنام فاطى که بعضی از سرودها منتسب به او یا برای اوست . (۱)
.
.
اما فاطى اشعارعاشقانه خمینی کیست
.
.
او کسی نیست بجز فاطمه طباطبایی ، همسر حاج احمد خمینی و خواهر صادق طباطبایی کلاهبردار معروف اسلحه که شرح خیانت او به ملت ایران در شرایطی که مملکت در بحران جنگ به سر میبرد قبلا از نظرها گذشته است .
شروع ماجرا
.
شخص فاطمه طباطبایی در این باره مینویسد ( ۲ ) » زمانی که به اقتضای رشته تحصیلی ، یکی از متون فلسفی را میخواندم ، بعضی از عبارت مبهم کتاب را در مواقع مناسب با امام در میان میگذاشتم و به مروز این پرسش و پاسخ به جلسه درس ۲۰ دقیقه ای تبدیل شد . «
و اینچنین ادامه میدهد که پند آموزی و روشنگری امام در قالب رباعى و در نهایت ایجاز آمده بود ، بجان دل نيوشيدم و آویزه گوش کردم و سرمست از حلاوت آن شدم . آنگاه دریافتم که نظیر چنین پیامهایی دریغ است ناگفته بماند . لفظ بیکران آن عزیز چنان بود که جرات اصرارم میداد و هر دم بر خواهش های من می افزود . تا آنجا که درخواست سرودن غزل کردم . و ایشان عتاب کردند که ، مگر من شاعرم ؟ و پس از چند روز چنین شنیدم :
.
.
عاشق نشدی اگر که نامی داری
دیوانه نه ای اگر پیامی داری
مستی نچشیده ای اگر هوش تراست
مارا بنواز اگر که جامی داری ( ۲ )
.
.
و بدین گونه بود که امام امت از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ یعنی به مدت پنج سال همراه با معشوقه عرفانی خود مشغول سرودن اشعار زمینی که از لب و جام و گیسوی یار حکایت داشت بود . و کمی آنطرف تر از جماران جوانان این مملکت ، در سیاهچال های اوین تجاوز و شکنجه میشدند و یا به صورت دسته جمعی تیرباران !
خمینی فقط در بهمن سال ۶۷ یعنی به مدت یکماه ۱۵ غزل و یک رباعى سرود و به عشقش تقدیم کرد ، کاری که حافظ با آن عظمت و بزرگیش هیچگاه نتوانست . از جمله غزلیات عاشقانه او میتوان به : قبله عشق ، هوای وصال ، فنون عشق ، همت پیر ، می چاره ساز ، و چندین مورد دیگر اشاره کرد .
.
.
و در پایان قصد نتیجه گیری از این مطلب را ندارم ، و نتیجه هرچه که باشد به درایت و شعور مخاطب واگذار میگردد .
.
.
.
.
.
.
پی نوشت (۱)
فاطى که فنون فلسفه میخواند
در فلسفه فا و لام و سین میداند
امید من آنست که با نور خدا
خود را زبلای فلسفه برهاند
…………………….
فاطى ! تو و حق معرفت یعنی چه ؟
دریافت ذات بی صفت یعنی چه
ناخوانده الف به یا نخواهی ره یافت
ناکرده سلوک موهبت یعنی چه
.
.
پی نوشت (۲) : باده عشق – انتشارات سروش – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران – چاپ اول ۱۳۶۸
Filed under: ولایت فقیه، کشتار ۶۷، دوران طلایی، روح الله خمینی، زندان اوین، سیاسی، شعر | Tagged: فاطمه، احمد خمینی، اشعار عاشقانه، خمینی، دیوان اشعار خمینی، طباطبايى صادق طباطبایی |
کافه نادری 
بسمه تعالی
به عنوان محققی که سالها در باره امام خمینی ره تحقیق کرده ام این نوشته شما را تأیید نمی کنم. در این شعر
فاطی که فنون فلسفه می خواند.
از فلسفه «فاء» و «لام» و «سین» می داند.
اُمّید من آنست که با نور خُدا.
خود را ز حجاب فلسفه برهٰاند.
نوعی طنز لطیف هست که برای درک آن باید عربی دانست. آدمی خوب است در نقد منصفانه عمل کند که نقد شما چنین نیست.
پس کمی از تحقیقاتتان را اینجا بنویسید که ما هم این جنایتکار عاشق پیشه را بهتر بشناسیم. در مورد هیتلر هم تحقیق کنید. شباهت فراوان است.
جناب آقای لطیفی گرامی با درود خدمت شما
اگر شما پی نوشت را دنبال کنید خواهید فهمید که هدف از آوردن این سروده فقط نشان دادن اینست که مخاطب بداند بسیاری از سروده های خمینی برای فاطمه طباطبایی سروده شده ، و نه چیز بیشتری ، در اینکه این سروده طنز است بنده هم با شما هم عقیده هستم .
شاد باشید
خاک برسر ما ملت ساده بکنند که درمورد ملایان چه فکر میکردیم چه شد .سی سال پیش فکر میکردیم ملایان بخصوص خمینی نوری است که از بهشت به زمین رسیده است .حال غافل از اینکه بی شرمان حتی به محارم خویش حرام می نگریستند و هدفشان پرکردن جیبهای عباهای وامانده بی انتهایشان بوده آن هم به قیمت جان و مال ملت ایران وبدنام کردن و تحقیرشان دردنیا
این کدوم خری که در باره اون احمق یک عمر تخقیق کرده
این سالهای است که حلقه- رفسنجانی و احمد خمینی را با فاطی سرگرم کرده بودند وآن بیچاره که شهوتش سیری ناپذیر بود در این دام افتاده هیچ چیز برایش اهمیت نداشت . همانطور که منتظری را طرد و هر حکمی خواستند را ندیده امضا کرد تا جایی که برخی از مخالفان طرح مسمومیت خمینی معتقند که افراط در سکس باعث مرگ وی گردید!!
کسی که یه جمله فارسی درست و حسابی از دهانش بیرون نیومده، چطور میتونه این شعر‌ها رو گفته باشه.
همه میدونن که این شعر‌ها رو براش گفتن، مثل همون کتابهایی که بد از مرگش هر سال به اسمش چپ کردن و هنوز هم میکنند.
بنیاد نشر آثار امام! یه نفر مگه چقدر اثر داره که بنیاد بخواد، مگر اینکه توی این بنیاد دارن براش اثر میسازن.
دوست عزیزم من این سؤال شما در بالاترین جواب دادم ، اما اینجا هم دوباره مینویسم .
من قسمتی از حرفهای فاطمه طباطبایی را در متن نوشته ام ، در اینکه خیلی از سرودهای خمینی مال خود او نیست هیچ شکی نیست ، اما صحبتهای فاطمه اینجا مهم است ، که خود عنوان میکند که خمینی را ترغیب به سرودن اشعار عاشقانه میکرده است ، و ساعتها در خلوت با او راز و نیاز میکرده حتمن . وگرنه خود من هم میدانم که بیشتر آن سروده ها را شهریار سروده است . و جالب اینکه اگر کس دیگری هم این ها را سروده باشد ، خوب میدانسته رگ خواب خمینی چیست ، و دلش چه میخواهد . اینجاست که قضیه مهم میشود
شاد باشید
سلام . من به یک دعوتنامه ی بالاترین نیاز دارم . اگه میشه من رو راهنمایی کنین . ایمیل من : swastika_ht@yahoo.com
هم چنین میتونین از طریق این آدرس ایمیل ، من رو توی فیس بوک پیدا کنین . سپاسگذارم
منم با نظر بالایی مولفقم
این پفیوز هندی زاده فارسی رو هم به زور حرف می زد
اون وقت غزل هم میگفته ؟
چه با فاطی زد و بندی داشته یا نداشته به هر حال فکر نمیکنم این غزل ها متعلق به او باشه و بلکه منصوب به اوست
(یعنی در واقع یه کاری مثل همون بنیاد نشر آثار امام ولی در جهت عکسش و از طرف مخالفان)
بسمه تعالی
متأسفم که شناخت برخی افراد از امام خمینی ره تا این اندازه اندک و ناقص است: به این جملات امام در پیام استقامت که به مناسبت پذیرش قطعنامه 598 صادر فرمودند بنگرید:
مردم عزيز و شريف ايران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خويش مىدانم. و شما مىدانيد كه من به شما عشق مىورزم؛ و شما را مىشناسم؛ شما هم مرا مىشناسيد. در شرايط كنونى آنچه موجب امر شد تكليف الهىام بود. شما مىدانيد كه من با شما پيمان بسته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگم؛ اما تصميم امروز فقط براى تشخيص مصلحت بود؛ و تنها به اميد رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرويى داشتهام با خدا معامله كردهام. عزيزانم، شما مىدانيد كه تلاش كردهام كه راحتى خود را بر رضايت حق و راحتى شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو مىدانى كه ما سر سازش با كفر را نداريم ..
خداوندا، تو مىدانى كه استكبار و امريكاى جهانخوار گلهاى باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بيداد، همه تكيه گاه ما تويى، و ما تنهاى تنهاييم و غير از تو كسى را نمىشناسيم و غير از تو نخواستهايم كه كسى را بشناسيم. ما را يارى كن، كه تو بهترين يارى كنندگانى. خداوندا، تلخى اين روزها را به شيرينى فرج حضرت بقية اللَّه- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسيدن به خودت جبران فرما ..
صحیفه امام، ج 21، ص 95
جناب آقای لطفعلی فکر نکنید فقط شما داننده مطلق هستید !
این شخصیتی که شما از آن صحبت میکنید ، یعنی خمینی ، در پیشگاه نسل سوم انقلاب ، به مدد رسانه و تکنولوژی ، کشف عورت شده و جایی برای ماله کشی نمیماند . نمونه ای از در فشانی ایشان :
کسیکه زوجه اى کمتر از نه سال دارد وطى (۱) او براى وى جایز نیست چه اینکه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ (۲) اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد … تحریرالوسیله آیت الله خمینی، صفحه ۴۳۰ مساله۱۲
۱- وطی یعنی آمیزش جنسی ۲- تفخیذ یعنی مالیدن آلت جنسی به ران.
اونوقت این چه ربطی به اصل موضوع داره میشه بفرمایی!!!!؟؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
جامعه بشری جامعه تنوعات پیچیده است. دوگل می گفت «حکومت کردن بر مردمی که 300 نوع پنیر می خورند کار دشواری است.» او راست می گفت. در قضایای جنسی نیز تنوع گرایشها را شاهدیم. اسلام با این تنوع طلبی ها برخورد میانه ای داشته است. نه مانند مسیحیت فضا را به شدت محدود ساخته است طوری که ازدواج را امری ناپسند بدانند و شرط پاپ شدن را تجرد دائمی بشمارند و نه مانند لیبرالیسم لجام گسیخته که نزدیکی با محارم را در تلویزون تبلیغ کنند.
برخورد اسلام با برخی از این تنوع طلبی ها چنین است:
1. منع شدید گرایش به همجنس: این منع آن قدر زیاد است که اگر چهار شاهد عادل، شهادت دهند که شاهد عینی مقاربت کامل دو همجنس بوده اند، هر دو اعدام می شوند مگر این که یکی یا هر دو مجبور به این خلاف شده باشند.
2. منع شدید نزدیکی با محارم: این منع هم طبق شرایط بالا اگر ثابت شود مجازات اعدام دارد.
3. منع شدید زنا بویژه از نوع اجباری آن: اگر چهار شاهد عادل شهادت دهند که با چشم خود شاهد عینی نزدیکی کامل دو نامحرم بوده اند، اگر هر دو مجرد باشند به ازدواج اجباری محکوم می شوند یا باید صد ضربه شلاق بخورند. اما اگر تجاوز با زور و تهدید صورت گرفته باشد تنها شخص متجاوز به اعدام محکوم می شود. اگر هم یکی یا هر دو متاهل باشند و دسترسی به زوج خود داشته باشند در صورت زنا، به اعدام یا سنگسار محکوم می شوند.
4. محدودیت ازدواج مجدد: در جامعه همواره افرادی هستند که به لحاظ مالی این توان را دارند که فرضا ده یا صد زن بگیرند. برخی از اینان چنین تمایلی هم دارند. اسلام این میل را محدود کرد به چهار همسر آن هم به شرط این که بیم از بی عدالتی نداشته باشد و در اموری که می تواند مانند همخوابگی و پرداخت مخارج زندگی، عدالت را رعایت کند. البته عدالت در دوست داشتن قلبی را که دست افراد نیست ضرورت ندارد.
5. محدودیت صیغه: گاه مردان به دلیل سفرهای طولانی، بیماری همسر و … مدتی از همسر خود محروم می شوند. قصد ازدواج دائم هم ندارند یا اصولا امکان ازدواج دائم ندارند. در چنین صورتی به شرط پرهیز از زیاده روی اجازه ازدواج موقت دارند.
6. تمایل به کودکان: فقیه زمانی که حکم حرمت عملی را صادر می کند باید دلایل کافی دینی داشته باشد. او دلیل داشته است که نزدیکی با همسر زیر 9 سال ممنوع است اما دلیل کافی برای اعلام حرمت لذتهای دیگر جنسی از همسر زیر 9 سال نداشته است.
عده ای در تسکین شهوت خود گرایش به کودکان حتی از نوع نوزاد آن دارند. می دانیم که تعداد چنین افرادی کم هم نیست. در روستاها که بچه ها اغلب شاهد روابط جنسی حیوانات هستند به بلوغ زودرس می رسند. امروزه ماهواره هم در برخی خانواده ها همان نقش را ایفا می کند. برخی از این کودکان حتی در سنین 6-7 سالگی نیازمند رابطه با جنس مخالف می شوند که باید به نوعی به این نیاز پاسخ داده شود و گرنه ممکن است کار دست خودش و یا دیگری بدهد. بر اساس چنین فتاوایی می توان برای چنین کودکانی، دخترانی را در نظر گرفت و حتی عقد کرد و بعد به آنها آموزش داد که از یکدیگر لذتهای غیر مقاربتی ببرند. البته این گرایش خاص بچه ها نیست و گاه در برخی بزرگسالان هم دیده می شود.
در هر صورت، علاوه بر اخباری که از تجاوز به کودکان در برخی مهد کودک های غرب گاهی منتشر می شود به یک خبر داخلی هم توجه کنید. یک پدر سنگدل به دختر سه ماهه اش در تاکستان تجاوز کرد. (آخرین نیوز: 18 آبان 1389 ساعت 09:21)
این پدر که انحراف جنسی داشت اگر فتوای جواز شهوترانی غیر از نزدیکی با دختر شیرخوار را می دانست شاید می رفت با پدر نیاز مندی صحبت می کرد دختر شیرخوار او را عقد می کرد و عطش شهوانی خود را از راههای غیر نزدیکی تسکین می داد.
این فتوا، دست کم می تواند برای معتقدان به آن سبب شود از ازار جنسی کودک از نوع خطرناک آن دست بردارند و اگر گرایشات جنسی این گونه دارند به انواع کم خطرتر قناعت نمایند. بنا بر این، فتوای یاد شده، نه تنها ضداخلاقی نیست بلکه در نهایت به نفع کودکانی است که اگر این فتوا نبود ممکن بود در معرض آزار جنسی آن هم از نوع خطرناک توسط اقوام یا همسایگان یا … قرار گیرند.
من تمام کامنت شما رو نخواندم آقای لطیفی، فقط درباره قسمت آخرش باید بگویم، حل مسائل جنسی یک بچه باز با عقد بچه شیرخواره یک نیازمند و کام گیری از راه غیر نزدیکی به آن، نه تنها ناممکن بلکه به نظر من به شدت غیراخلاقی، ظالمانه و چه بسا برای آن شیرخواره به لحاظ روانی به شدت خطرناک و مخرب است. خودتان را لحظه ای به جای آن کودک بگذارید، همان کودکی که در دین شما آقای عزیز! به شدت از سکس والدین در حضور وی (حتی در نوزادی) نهی شده!
این نوع از استدلال به لحاظ فلسفی به وضوح دچار subjectivity یا همان وابستگی به پیش زمینه ذهنی فرد است. شما برای توجیه تمام آنچه برای من انباشتی از عقده های جنسی می نماید، به چند مثال اکتفا می کنید و می گویید دین ناگزیر است. این نشان از علقیت خاطر شما به موضوع و موضع گیری مغرضانه شما درباره هر آنچه از دین بیرون می تراود، دارد.
فقط برای من توضیح بدهید!
چطور همجنس خواهی بیماری است ولی پدوفیلی نه! اونهم وقتی یک طرف رابطه یک بچه هست که در قاموس شما حقی برای انتخاب شریک جنسی خود ندارد!
به نظر شما اون بچه (که ظاهراً باید فرزند یک پدر نیازمند باشد! وگرنه پدر دارا نیازی به پول فروش کودکش ندارد) از حقوق انسانی برخودار هست؟
تعریف شما از یک اناسان چی هست؟ فرزند یک پدر غیر نیازمند انسان هست ولی فرزند یک پدر نیازمند باید وسیله رفع نیاز مالی پدرش و رفع نیاز جنسی یک پدوفیل بیمار باشد؟
خوب بتازید و لطفاً این افاضت رو جاهای دیگر هم منتشر کنید ملت بیشتر مستفیض بشوند! ما از گسترش اندیشه های ناب و انساندوستانه شما به شدت استقبال میکنیم!
اسلام عزیز به امثال شما نیاز روز افزون دارد!
برو جمع کن بابا! با اون پیغمبر بچه‌باز جنایتکار
bebinam aghay lotfi agar zanha mosaferat beravand va az shohareshan door bashand haghe ezdevaj movaghat darand ya na ?????????????????? agar ezdevaj movaghat kardand anvaght shohareshan talagheshan dad, oonvaght chi hagh talagh dar eslam ba ky hast ?????????? aslan chera zanha nabayad banabar niaz 4 ta shohar konand????????????????????solal digeh….. oon bacheh bichare seh mahe magar heivan ast keh babash aghdash konad baraye yek pedofile???? keh chi keh bache aan pedofile behesh tajavoz nasheh??? avalan agar pool naft beh jay raftan dar jib pedofilehay sepah pasdaran va beit rahbari sarf gereftan in babay mariz besheh va zendani va bastari besheh hich niazi beh aghd yek bacheh bigonah nist. dovoman inkeh nasl oon pedofile mongharez besheh behtar az in ast keh keh yek bacheh bigonah digar beh hamsari ejbari oon pedofile dar biad. jam kon in basatet ro. fekr kardi mardom khar hastand, heivan ham shoma mardhaye mosalman hastid na an nouzad dokhatari keh tebgh farmayesh to adam kasif bayad aghd besheh
hala a
پس خمینی هم اسیر کمر به پایین بوده! آره دیگه باید هم باشه نا سلامتی اسلام سکسی ترن دینه عالمه
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آشنا
1. کاش همه دیدگاهم را خوانده بودی اما از این که نقد را مؤدبانه نوشته ای متشکرم.
2. بنده هم اولین بار که این فتوا را دیدم باور نکردم. رفتم منبع را دیدم و دیدم که هست. باورش برایم سخت بود. مدتی فکر کردم و ابعاد مختلف مسئله را در ذهن خود تصور کردم تا سرانجام مسئله برایم حل شد که آن را در دیدگاه قبلی نوشته بودم.
3. به طور خلاصه مردم علایق جنسی مختلفی دارند. اسلام بر خلاف غرب که همجنس بازی را از حقوق بشر می داند با آن برخورد شدیدی دارد اما برخی گرایشها مانند علاقه به کودکان را با تعدیل جنبه های بسیار خطرناک آن بنا بر فتوای یاد شده پذیرفته است.
4. انکار نمی توان کرد که علاقه شهوانی به کودکان در بین برخی مردان هست که غربیها از آن با نام بیماری پدوفیلی یاد می کنند. در این باره چند فرض را می توان تصور کرد:
a. علاقه شهوانی مردان به پسر بچه ها را به کلی منع کرده است.
b. علاقه شهوانی مردان به دختر بچه ها را کنترل کرده است:
i. نزدیکی تا پیش از نه سالگی را منع کرده است.
ii. ازدواج تا پیش از نه سالگی را منوط به مصلحت کودک به شرط اجازه ولی او دانسته است.
iii. حال اگر ولی مصلحت دید که دخترش پیش از نه سالگی ازدواج کند یا داماد هم کودک است که به نظر می رسد زشتی ظاهری این لذتهای غیر از نزدیکی هم از بین می رود. بالاخره باید بتوانند این زوج بسیار جوان! از هم استفاده هایی ببرند.
iv. اینک فرض کنید داماد بزرگسال است. ولی دختر هم مصلحت دید که فرزندش پیش از نه سالگی ازدواج کند، در این صورت، طبق همین فتوا او از لذت های خطرناک جنسی منع شده است.
v. در چنین حالتی، که در زمانه ما به ندرت ممکن است پیش بیاید یا داماد از لذتهای کمتر خطرناک خودداری می کند که اغلب چنین است و انسانهای عادی، علاقه ای به شهوترانی این چنین ندارند
vi. در موارد بسیار بسیار اندکی ممکن است داماد بزرگسال، به چنین شهوتهایی هم علاقه داشته باشد در این صورت او از رابطه خطرناک منع شده است که به نفع کودک است و لذتهایی مانند بوسیدن و در آغوش گرفتن هم که ضرری ندارد و نوازش حساب می شود اما اقداماتی مانند تفخیذ که شاید یک در چند میلیون بویژه در روزگار ما پیش بیاید، اگر هم ضرری پدید آورد، می تواند قابل چشم پوشی باشد زیرا اگر این فتوا نبود، چنین کسی، به احتمال زیاد کارهای خطرناک تری هم می کرد که بنا بر حکم عقلی ترجیح بد در مقایسه با بدتر، چنین فتوایی در نهایت به نفع کودکان در معرض تهدید است.
5. باید توجه داشت که فتوا حاصل مطالعات و برداشت فقیه از منابع دینی است و ممکن است اولا با نظرات شخصی یک فقیه فرق داشته باشد و دیگر این که برخی علما نظرات فقهی دیگری داشته باشند.
6. در این نشانی هم پاسخهایی در این باره هست:
http://www.shahaab.blogfa.com/post-81.aspx
دوست عزیز، نوشته‌ای که در مورد خمینی تحقیق میکنی. همون ۲ خط اول این نوشته ت نشون میده که نمیدونی تحقیق یعنی چه. اصلا قصد بی ادبی ندارم که شما بلد نیستین. اما همین که می‌نویسی: «بنده هم اولین بار که این فتوا را دیدم باور نکردم. رفتم منبع را دیدم و دیدم که هست. باورش برایم سخت بود. مدتی فکر کردم و ابعاد مختلف مسئله را در ذهن خود تصور کردم تا سرانجام مسئله برایم حل شد » نشون میده که شما دنبال پیدا کردن حقیقت نیستی بلکه میخوای هر جوری که شده واقعیت موجود رو با دیدگاه خودت وفق بدی. این که اسمش تحقیق نیست عزیز. این عملا همون کاری هست که همه مسلمونها و طرفداران ادیان دیگه میکنن. یک چیزی رو به عنوان واقعیت مطلق قبول میکنن و بعد همه جور دوز و کلک به کار میبرن که شواهد موجود رو به اون ایده‌ای که دارن وفق بدن.
محقق واقعی کسی هست که مغزش رو به کار میندازه و دنبال حقیقت میره. اگر شواهد موجود نشون میده که افکار قبلیش اشتباه بوده، فکرش رو عوض میکنه.
حد اقل با خودت صادق باش!
مسخره‌ست واقعا. از بس پای منبر بودی تو کاسه‌ی سرت چیزی به عنوان مغز باقی نمونده، یکسره مهمل و یاوه می‌گی حاجی!
آخر دوستان از پیغمبری که خود با بچه ای نه ساله سکس داشته، انتظار چه طور پیروان و مردان خدایی داشتید؟ یادتان باشد که این مردان خدا مروج اخلاقیات پیامبری هستند که خود با همسر ناپسری اش سر و سری داشته و برای آنکه راحت تر بتواند با همسر پسر خوانده اش، که مطابق رسم اعراب در حکم «عروس و دختر» محسوب میشده، خلوت کند، پسر خوانده ساده لوحش را به طمع حور و پری خیالی بهشتی روانه دیار باقی میکند، پس از ان با عروسش میخوابد و وقتی رازش فاش میشود بلا فاصله خدایی دارد که بقول عایشه منتظر رفع و رجوع کثافت کاریهای مقام معظم نبوت است و مسئول رفع حوایج جنسی ایشان. این خدا هم دست به نقد ایه ای میاورد و ریش آقای را از این رسوایی نجات میدهد. این فساد سابقه دار است.
البته آقای لطیفی از رحمت و برخورد «ملایم » اسلام عزیز با گرایشهای پدو فیل سخن گفته اند. معلوم نیست که این اسلام عزیز چرا با کفار، دگر اندیشان، زنان و کودکان اسیر چنین برخورد ملایمی » نداشته است؟!!! چرا وقتی به برخورد به کفار و دگر اندیشان میرسد، تنها ذوالفقار علی است که حکم است و سزای کفار را میدهد، چرا وقتی نوبت به زنان میرسد تنها شلاق و ترکه و کتک حکم است، چرا وقتی نوبت به زنان و کودکان اسیر صدر اسلام میرسد، از اینهمه رحمت !!!! اسلام خبری نیست که این زنان و کودکان به کنیزی و غلامی مسلمین میروند تا آنجا با تجاوزهای بمراتب بیشتری روبرو شوند. اما در مورد زنبارگان و بچه بازهایی از قماش خود محمد، این «الله قاسم جبارین» ناگهان مهربان میشود و به «اعتدال » روی می آورد؟
جناب اقای لطیفی تصور نمیکنید در این سفسطه بی نظیر جنابعالی در مورد رابطه جنسی به ادعای شما کنترل شده برای برطرف کردن نیازهای جنسی بیمارگونه (به زعم ما) باید کمی هم به دختربچه مورد استفاده جنسی قرار گرفته توجه میکردید؟ فرض کنیم اسلام عزیز شما مرض پدوفیلی را به عنوان یک «میل طبیعی» پذیرفته باشد. کودک مورد استفاده قرار گرفته شده به نظر مبارک شما از قماش چه نوع جانوری است که در اینجا از حقوقش کاملاً چشم پوشی شده؟ رهبر گرانقدر شما جایی برای حمایت از حقوق یک دختر بچه باقی گذاشته اند؟ اهمیتی برای سلامت روحی دخترکی که زیر دست و پای کامله مرد بیماری دست و پا میزند قایل هستید؟
جناب محقق! تصور کنید یک پدوفیل که به نظر شما بیمار جنسی نیست، به یک دختر خردسال میل و علاقه جنسی پیدا کند! انتظار دارید پدر کودک بگوید «مبارک است ان شاء الله!» یا احتمالاً پشت دستی حواله خواستگار محترم!!!!!!!!!!!!!! کند؟
بیمار پدوفیل برای برطرف کردن نیاز خودش منتظر فتوای رهبر شما نمیماند که به او اجازه وطی داده شود یا نه! همانطور که یک همجنس خواه برای این قبیل احکام تره خرد نمیکند! خیالتان تخت کامیابی رو به حد اعلای خودش میرساند!
بگذریم که فتوای مورد بحث این رابطه رو حتی برای ازدواج منقطع!!! «صیغه خودمون» هم جایز دانسته! البته در اسلام عزیز برای مرد جایز هست به هر طریقی هر نوع میل بیمارگونه ای رو ارضا کنه ولی در مورد زن و اینجا دختر بچه ها فقط و فقط تمکین در برابر این روابط جایز است؟ حضرت اقای لطیفی! کدام منطقی به پدر و جد پدری و … اجازه میدهد صلاح کودک را به این صورت تشخیص دهند که وی مورد کامیابی جنسی یک مرد بزرگسال قرار گیرد؟؟؟ همه ان گهر افشانی ها و درافکنی های اسلام عزیز!!!!!!!! در مورد کرامت خانواده و ارزش زن و … به اینجا ختم میشود که یک کودک از رشد در یک خانواده طبیعی محروم شود و به وسیله اطفای عطش جنسی یک فرد بیمار بزرگسال تبدیل شود؟
اخر کلام حضرت اقا! وقتی این قبیل خزئبلات رو به عنوان حاصل اندیشه و تحقیق و کنکاش های خودتون به خورد مردم میدهید کمی هم پیش خودتان صادقانه فکر کنید من نامسلمان لامذهب رو بیشتر دین گریز میکنید یا تواب و دین پذیر! خوش به حال ما جماعت لامذهب وقتی اندیشمندان دینی مان حاضرند به هر روشی از وقیحانه ترین احکام دین دفاع کنند! دیگر نیازی به روشنگری از طرف ما نیست!
حالا مهریه (بخونید قیمت!) در این موارد چند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نفر پاسخ مرا دیده اند و به خود زحمت داده برایم نقدهایی نوشته اند که از بابت برخی انتقادها تشکر می کنم. از برخی انتقادها هم که نظر خود را با توهین، تیره ساخته اند تشکر نمی کنم! خوب است بگویم:
1. تحقیق بنده در باره اندیشه سیاسی امام خمینی ره بوده است که هنوز منتشر نساخته ام هر چند مقالاتی در باره ایشان از بنده منتشر شده است. در باره موضوع بالا تحقیق جدی نداشته ام. راستش تحریرالوسیله را در سال 1364 شاید دهها ساعت مطالعه کرده بودم اما از آنجا که نیت بنده یادگیری فتاوای ایشان بود، اصولا چنین مطلبی توجه مرا جلب نکرد. شاید این بعد مطلب برایم جالب بود که نزدیکی با همسر زیر نه سال ممنوع است.
2. آقای تشیعی در مصاحبه صوتی که از او در اینترنت منتشر شده است نقل می کند در دو سال قبل از وفات امام، از او در باره این فتوا سئوال می کنند و ایشان می فرماید مثالهایش سبق لسان بود. یعنی درست نبود. بر این اساس، دیگر اصرار ندارم که ثابت کنم این مثالها درست است.
3. گمان دارم بحث کفایت می کند. اگر کسانی طالب مطالعه بیشتر هستند به نشانی های زیر رجوع کنند.
http://www.al-mobin.com/kalam/index.php?topic=909.0;wap2
http://www.askdin.com/archive/index.php/t-1539.html
http://www.shahaab.blogfa.com/post-81.aspx
http://www.balagh.net/persian/feqh/resaleh/00/03/10.htm#link2
http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfViewBookPage.aspx?bookId=289&pageId=828
4. پیشنهاد پایانی بنده این است که در اینترنت همان طور که شبهات بسیاری ضد دین یافت می شود با کمی جست و جو می توان پاسخ هایی هم برای این شبهات یافت.
لطیفی خان کلاهت رو قاضی کن
اگه یه دختر بچه داشته باشی تو تخیلت بیار که یه مرد ۳۰ ساله با هر اسم و دلیلی به همانگونه که توضیح دادید داره با بچتون سکس میکنه !!؟
نظر شما بوسیله بهنویس فارسی شد http://www.behnevis.com/
بسمه تعالی
پیش از این بیان شد که اجازه ولی در ازدواج دختر لازم است. بنده در چنین صورتی مانند خیلی از پدران دیگر اجازه نمی دهم. حکم یاد شده نمی گوید که شما باید اجازه دهید یا بهتر است اجازه دهید بحث این است که اگر پدری به دلیل فقر، قحطی یا هر دلیل دیگر تشخیص داد که چنان ازدواجی به صلاح دخترش می باشد، نباید قبل از نه سالگی مقاربت صورت گیرد. هر چند استفاده های دیگر، حرام نیست نه این که توصیه شده باشند.
واقعا برام جالبه ! هنوزهم کسانی هستند که درقرن بیست ویکم ازاین خزعبلات به خورد مردم میدن !
بابا سرعت انتقال از یکصد ترا گذشت !
توی مریخ دارن کشاورزی میکنن وخزه ای کاشتن که اکسیژن تولید میکنه !
اونوقت کسانی با اسامی آقای لطیف و نازک و . . .
هنوز دارن درمورد قوانین من درآوردی مردی بحث میکنن که حتی کنترل زبان خودش رو هم نداشت .
از ایدئولوژی داره دفاع میکنه که حتی درزمان خودش ، 1400 سال پیش هم جز با سرنیزه وحربه غنیمت وکنیز وبرده ، قادر به جذب کسی نبود !
وشما دوستان هم متاسفانه دردام این مکاران افتاده اید وبرای ایشان همین بس که برای ، ولو چنددقیقه ، شمارا وادار به خواندن کلماتشان کرده است .
این آقای لطیف هرطور مایلند میتوانند دختر9 ساله خودشان ، یا خواهرشان وبستگانشان را زیر دست هم پالکی هایشان بیندازند . شما چرا درگیر بحث های صد من یا ترب ایشان میشوید ؟
شاید ایشان به این وسیله ایشان مایل باشن برای دختر9 ساله خودشان همسر (بخوانید مشتری ) فراهم کنند واعلام کنند چکاره هستند (بخوانید محقق . . . ره).
موفق باشند ، اما اینجا ازاین قبیل مشتری ها یافت نمیشود چون همه وجدان دارند .
والا کلا واسه من عجیبه کسی که بلد نبود یه جمله فارسی رو روون بگه، چطوری میتونسته شعر و این چیزا بگه!
قابل توجه عالم «علوم قرآنی»(!) و سیاسی، حاج لطفعلی لطیفی عزیز:
Remember that Mohammad the Arab went after his son’s (Zayd’s) wife. What do you expect from Eblis Khomeini? He was following his Arab Tazi idol
فقط باید جانور باشی ، هیچ درکی از زندگی و لذت جز س.. نداشته باشی ، مغزت رشد فکری نداشته باشه تا بتونی مثل این لطفعلی نه تنها از این موضوع شرمسار نباشی که بشینی تو سال 2011 با وقاحت تمام از یک جنایت جنسی دفاع کنی … توجیه هم میکنه نکبت … جواب این جور حیوانات بحث نیست دوستان … بعد از سالها بحث با این تیپ افراد تنها یک چیز فهمیدم .. وقتی دهن کثیفشون رو باز می کنند که یک زری بزنند فقط باید بهشون گفت خفه شید … خفه …
لطفعلی لطیفی : خفه شو … سالها نوبت شما بوده … تفسیر کردین ، توجیه کردین ، منبر رفتین… هر حرفی بلد بودین زدین … دیگه بسه … دیگه خفه … همینی که ما میگیم درسته … بحثی هم نداریم با تو و امثال تو بکنبم …
خطابم با اون لطیفی به دور از لطافته : برو بینیم بااااااااااااااااااا…دلت خوشه ها ! اگه روتو زیاد کنی بهت میگم خفه شو کثافت
بسمه تعالی
من از مولای خود امام صادق علیه السلام در حدیث مشهور عنوان بصری آموخته ام که به مخالفان اندیشه خود بگویم شما اگر ده بار هم به من فحش دهید یک بار هم جواب نخواهید شنید.
بنده توقع ندارم همه تفکراتم را شما بپذیرید اما توقع دارم در برخورد با مخالفان اندیشه خود، به حدیث یاد شده عمل کنید حتی اگر گوینده آن را قبول نداشته باشید.
شما تفکرتان عین فحش و جنایت است و انتظار تشکر دارید. کاش در عوض دین جوی عقل داشتید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
دقیقــــــــــــــــاً داره مو به موی وعده های الهی و اتفاقاتی که خداوند فرموده در مورد انسان ها و احوالات و صفات هاشون دقیقا در زمان خودش محقق میشه D:
خدایا شکرت، چقدر لذت میبرنم از اینکه در پناه دین خدا و در کنار یاران به حق پروردگارو خالقم هستم
درود برایرانیان راستین که مهربانندوهرگزبخشونت رابطه بادختران زیر17سال نمی اندیشند(13سال که هیچ9سال که جنایته وزیر9تا6سالگی که عایشه بوده نمیشه تصورکردوشیرخواردیگه…) من پزشک هستم وتخصص رودرکار روانشتاسی وطب مکمل گذاشتم آنچه که درنوشتارکسانی مانندلطیفی دیدم توجیه بودایشان اندیشه رابه دینشان باخته اندمانندخمینی وهرچیزی را با دینشان مترمیکنند=دین نیز1مشت کاروگفتارست مربوط به1دوره ی ویژه که مدعی پیامبری میزیسته وگفته یاکرده=آیا آدمی بااین همه گواه وروشنایی که دربخش بخش گیتی خداوندگذارده تارهجو ره راپیداکندبایستی خودرا دربست وچشم وگوش یسته دراختیارآن دین بگذاردبخاطراینکه کسی ادعاکرده خدا با اوسخن گفته؟مسخره نیست؟ نتیجه میشودهمین که همه ی گیتی را بگندکشیده اند همین بنیادگرایان وبدترازهمه آنهم دههابرابر همین بنیادگرایان مسلمانند هرچه پستی وجنایتست اینها درآن نقش دارند به لطف اهورا ایرانیان امسال ازخوابی گران که1300سال طول داشت(آن چندده سال دیگر مقاومت بوداماشوربختانه وادادند)بیدارمیشوندونشانه های این بیداری آشکارشده است وبابیداری ایرانیان کانون بنیادگرایی که تروریسم راپشتیبانی وبازآفرینی میکنداز دست اهریمن بدرمی آیدوایرانیان بگذشته ی زیبای خودبرمیگردنددرنتیجه جهان آسوده میشود زیراایران نه تنهادست ازبازتولیدخشونت برمیدارد که فرهنگ ناب وزیبایش منطقه را روشن کرده وگرمای زندگی میبخشد.لطیفی یاماننداو اگرددر پی راستی باشندنشانه ها بسیارست که راستی ودرستی کدام سوست وزشتی ونابودی واهریمن کدام سو بخواهندباروش گذشته بروندزندگیشان تباه وگنهکارنیزخودشانند من نیز پیرو اینان بودم اما 1چیزهمیشه دردلم میگفت خدارا بپرست مبادابت پرست شوی وهمین مرااز نابودی رهاند آنگاه که دروغ برایم بازشد(خامنه ای)درسال75 نیازنیست بگم چی فهمیدم که متوجه اهریمنی اینان شدم زیرا دبرای مدعیان امسال روشن شدکه خمینی دروغ گفت خامنه ای ملایی ساده بودکه رفسنجانی اورا بالاکشیدتامهره اش باشد والبته که هرکس ازاهریمن ذهن پیروی کنداهریمن اورا وا مینهد=رفسنجانی بدست…سرش زیرآب شد پیش ازواحمدخمینی نیزبدست این جانیان کشته شدکه البته همشان سهم راستینشان بود……بگذریم ایران ازدست این اهریمنان درمی آید با بالارفتن آگهی آنها همه خبرها باسند ومدرک بهمه میرسد هرکس خداپرست باشد ازینان سوامیشود و100البته که اسلام همینست و دینی خشن زن ستیز(آدم ستیز)ویابهترست بگم خداستیز=با آفرینش مشکل داره این دین=تازیها مه دزدبودندوغارتگر=اسلام به آنها بهانه ی دزدی داد=کجادیدیداسلام ومسلمانهاازجهاد بنام برترین کار یادنکنند؟زیرا جهادبرابره با حمله وغارت..چه دین مزخرفی که همش تناقضه=لا اکراه فی الین اماجهاد=وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه…..چرت وپرت ایرانیان دیگه به این چرت وپرت نیندیشید=بریم ببینیم کی بودیم وچگونه؟ میشیم برتر و سرور ومیدونم که میریم ومیشیم زیرا روش ایرانیان برپایه ی زندگی و آفرینش بوده=شادی ومهر نه مانند…که غمست وکینه ومرگ… درود بر زندگی درودبر شادی درود برمهربانی درود برهمزیستی درودبرهمگرایی درودبرایران وایرانی راستین
همایون فکر این که دوباره تفکر مزخرف زرتشتی را به ایران بر گردانی از مغز ت بیرون کن!چون مردم ایران می دانند که موبدان زرتشتی در سیصد سال حکومت ساسانی با مردم ایران کاری کردند که وقتی تازیان سر وپا برهنه به ایران هجوم آوردند به دین جدید گرویدند و سالها قبل از آن بیش از چندین هزار ایرانی که مذهب مانوی داشتند از ترس شکنجه و کشتار به سرزمین های تازیان پناه برده بودند و آنها زود تر از اعراب اسلام را پذیرفتند. همان موبدان پدر سوخته ای که سیصد سال در گوش شاهان ساسانی می خواندند که بچه کشاورز و کارگر نباید درس بخواند. بخاطر همین بود که فروسی و رودکی و دقیقی که حتی این یکی زرتشتی بود و فارابی و پور سینا و خوارزمی و ….همه بعد از رفتن نکبت دین زرتشتی از ایران پدیدار گردیدند. بله ایرانی هوش و کشش دارد ولی اهورای زمخت موبدان اجازه تجلی شکوه ایرانی را نمی داد.همه تاریخ را بخوان پیش از آمدن اسلام به ایران و بعد از آن !همه حوادث ظبط شده است نه سعدی بود نه فردوسی نه حافظی نه پور سینایی نه ابوریحانی ن نه خیامی …این ستارگان درخشان بعد از آن که اهورا پرستان شکنجه گر ایران را ترک کردند بدست آمد. البته تازیان به ما نبوغ نبخشیدند چون نداشتند که ببخشند و الان هم ندارند بلکه نبوغ ایرانی زیر سلطه موبدان اهورا مسلک خفه شده بود.مدام در کامنت های اینترنتی از زرتشت و زرتشتی گری سخن میرود. بله حق دارند چون ننی دانند حمله چنگیز به ایران حمله افغانها به ایران هردو با راهنمایی ودسیسه زرتشتیان ایرانی مقیم هند صورت گرفت.در حمله محمود افغان کور سلطان زرتشتی مشاور و راهنمای اصلی محمد بود. بار ها افغانها تصمیم به باز گشت گرفتند ولی کور سلطان نامرد و گجسسته انانرا از بازگشت منصرف کرد. وقتی هم که در داخل ایران در یکی از تجاوز هایش تیر خورد وصیت کرد با مراسم اهورایی به خاک سپرده شود و با همین مراسم هم به جهنم پرتاب شد. یعنی محمود دستور داد چند موبد زرتشتی بیاورند و بر سر جنازه نحس و پلید ش سرودهای اهورایی بخوانند توی اتش فوت کنند ولابد بدنش را قبل از خاکسپاری با ادرار گاو شستند.به کتاب دو سرسو تاریخ نگار فرانسوی که در دوران حمله افغان در ایران بوده مراجعه کن قدری تاریخ بخوان و کتابهای مربوط به حمله مغول را بخوان خواهی دید که مسبب حمله چنگیز به ایران نیز یک زرتشتی بود. طوری اهورا اهورا می کنی که گویی ما اهورا پرستان را نمی شناسیم. به کتاب آن موبد زرتشتی تحت عنوان !زرتشتیان پیش و پس از اسلام مراجع کن تا ببینی پیشوایان اهورایی چه کردند که سر انجام مردم ایران به تاراج ایران توسط تازیان تن دادند
مردک منظور از ۵ هزار نفر همان جانیانی بودند که بیش از ۲۵ هزار نفر از زن ومرد وپیر وجوان بی دفاع این کشور را در هر جا یافتند به بدترین شیوه به قتل رساندند از جنگ گفتی منظور همان جانیانی است که در جنگی این ملت با صدام وتو بگو تمام دنیا در کنار صدام وبرعلیه این ملت قرار گرفتند منظورت آن جانیانی است که روزی شعارمبارزه با امپریالیسم آمریکای آنان گوش فلک را کر کرده بود وامروز در پناه آل سعود ملعون بازیچه دست جان بولتون کثیف قرار گرفته اند نه احمق حافظه ملت وتاریخ اینقدر ضعیف نشده است تاریخ همه را یکجا خواهد نوشت ونه آن بریده تو را از تاریخ
متأسفم که به شعور خواننده توهین میکنید اگر کسی که این مطلب رو میخونه اندکی فکر داشته باشه متوجه میشه که امام نه تنها دراشعارشون حرفی از عشق نزدن بلکه تمام عرفان رو در قالب شعر تعریف کردن
وعشقی که آمده اس همان عشق عرفانیست